شاهین پرس

صنایع دستی اصفهان؛ چالش ها و فرصت ها/ هزینه و قیمت آن روی سکه قاچاق صنایع دستی

کدخبر: 71570
۱۳ دی ۱۳۹۵ در ساعت ۱۱:۲۹ قبل از ظهر

به گزارش شاهین پرس،  سید رسول زهرائی/ قاچاق یک کلمه ترکی و به معنای گریزاندن است و از زاویه­ ی قوانین و مقررات موجود چنین استنباط می‌شود که قاچاق عبارت است از فراردادن مال؛ خواه آن مال مربوط به درآمد دولت بوده و یا ورود و خروج، تولید و نقل و انتقال و خرید و فروش آن طبق قوانین و مقررات مربوطه، ممنوع و غیرمجاز گردیده باشد.

از مــنظر کارشناسان گمرک قاچاق یعنی گریزاندن کالا از پرداخت مالیات و عوارض دولتی و فرار دادن کالایی که ازمنظر مقررات دولتی نقل و انتقال و خرید و فروش آن غیرمجاز و ممنوع است.

قاچاق تبعاتی دارد که برخی از آن عبارتند از: ایجاد اخلال در عملکرد نظام اقتصادی کشور، ایجاد اخلال در سیاست های تجاری، مالی و پولی، ایجاد اخلال در کارکرد متغیرهای سیاسی، کاهش درآمدهای دولت (درآمدهای مالیاتی)، توسعه نفوذ عوامل داخلی و خارجی شبکه قاچاق کالا در سیستم اداری، انحراف در تخصیص منابع، رشد نرخ بیکاری، کاهش حیطه اقتدار مدیریت و افزایش اقتصاد زیر زمینی.

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

یکی از علل شیوع و گسترش قاچاق در کشور ، پایین بودن هزینه ریسک قاچاق کالا است. گستردگی مرزهای جغرافیایی، گران بودن هزینه واردات قانونی،کالاهای با کیفیت پایین، بالا بودن میل نهایی به مصرف کالای وارداتی، چرخه بیکاری در نقاط مرزی کشور، عدم رعایت قوانین صادراتی و وارداتی،نبود کشاورزی و رو آوردن کشاورزان به کوله بری را می توان دیگر عوامل موثر بر قاچاق کالا دانست.

قاچاق صنایع دستی

تا چند سال پیش بسیاری از فروشگاه­های صنایع دستی در میدان نقش جهان اصفهان مکانی برای عرضه­ صنایع دستی خارجی بود. در استان اصفهان و بویژه در میدان امام به عنوان نماد تاریخی که مهم­ترین مکان عرضه­ ی صنایع دستی کشور است، نیز این امر کاملاً مشهود بود. بنا به گفته­ ی یکی از مسئولان  اسـتان اصـفهان 60 تا 70 درصد فروشگاه­های میدان نقش جهان محل عرضه­ی صنایع دستی خارجی و قاچاق بوده است.

به گفته مدیران و مسوولان صنایع دستی استان، هر فروشگاهی که به عرضه­ ی صــنایع دستی خارجی می­ پردازد، در اصل موجب تعطیلی 12 کارگاه صنایع دستی داخلی را فراهم کرده است.

بحث مزبور آنچنان اهمیت یافت که یکی از مصوبات هیأت دولت در سومین سفر استانی رئیس دولت دهم به استان اصفهان، ممنوعیت فروش صنایع دستی خارجی در اماکن تاریخی بویژه میدان نقش جهان و میدان­های اطراف آن بود.

بنا به گفته­ ادیب، معاون وقت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی استان مقدار زیادی از این صنایع جمع آوری شده و چند واحد نذکر گرفته و چند واحد هم در همان سال پلمپ شدند.

اقتصاد صنایع دستی، تابعی از جهانی شدن

ویـژگی بـــارز عـصر حـاضر وابستگی متقابل اقتصادی کشورها به یکدیگر و دو پدیده­ی بین المللی شدن و جهانی شدن اقتصاد است.

بین المللی شدن پدیده­ای جدید و تازه نیست و طی قرن های متمادی اقتصاد جهانی همواره به سوی آن حرکت کرده است. با این وجود در طول 25 سال گذشته سرعت این پدیده شتاب بیشتری گرفته است. بارزترین نشانه فرآیند بین المللی شدن بازارها، رشد جریان کالاها، عوامل تولید، مدیریت فن آوری و منابع مالی در فراسوی مرزهای ملی است.

در چنین فضایی، نقل و انتقال کالاها،به خصوص صنایع دستی افزایش چشمگیری یافته است. کالاها و خدمات با سرعت بیشتری نسبت به تغییرات قیمت در کشورهای مختلف واکنش نشان داده و جریان می‌یابند و منابع مالی نیز با سرعت بیشتری نسبت به تغییرات نرخ بهره جابجا می­ شوند. همچنین فرآیند بین المللی شدن و جهانی شدن اقتصاد همچنین منجر به تمرکز بیشتر عوامل تولید خارجی – سرمایه گذاری خارجی، فن آوری و نیروی کار در داخل کشورها می‌شود.

استراتژی اغلب با ایجاد توانایی و توانمندی رقابتی و نیز جایگاه شرکت مرتبط است. بسیاری از متفکران استراتژی چون «کن ایچی اومن» معتقدند که در نبود رقابت و رقبا به استراتژی نیازی نیست، زیرا تنها هدف از طرح استراتژی، کسب یک برتری قابل دوام با کارایی هر چه بیشتر است. استراتژی یعنی «کوشش در جهت تغییر توان نسبی یک شرکت در برابر رقبا به کاراترین روش»

استراتژی در سه سطح در سازمان صورت می‌گیرد: استراتژی بنگاه یا استراتژی سازمانی، استراتژی رقابتی یا استراتژی کسب و کار، استراتژی عملیاتی.

استراتژی رقابتی است که چگونگی فعالیت هر یک از فرآیندها و یا وظایف را تعیین می‌کند. در نبود یک استراتژی رقابتی روشن و مشخص ممکن است هر بخش مشغول فعالیت خود گردد که در بسیاری از اوقات ناهماهنگی و تضاد پدید می‌آید.

با ابراز تاسف باید گفت شرکت های نوآور و متفکران استراتژیک در حوزه صنایع دستی تنها به آرمان های خود تعصب می‌ورزند و در برابر تغییر ساختارها فرآیندو محصولات عزیز خود بسیار منعطف و در عین حال در برابر ایده های نو ریسک پذیر هستند.

تدوین استراتژی رقابتی مستلزم توجه به چهار عامل کلیدی است که تعیین کننده محدودۀ عملکرد موفقیت آمیز شرکت است. نقاط قوت و ضعف که در اصل دارایی ها و مهارتهای شرکت نسبت به رقبای آن است که شامل منابع مالی، وضعیت فناوری، شناخته شدن از طریق علائم تجاری و غیره است.

فرصت ها و تهدیدهای موجود در صنایع دستی تعیین کننده محیط رقابت، خطرات در انتظار و پاداش های بالقوه آن هستند. انتظارات جامعه منعکس کننده اثرات سیاست های دولت، ملاحظات اجتماعی، شرایط متغیر و بسیاری عوامل دیگر بر فعالیت شرکت است.

اگر می خواهیم هزینه ها در تولید صنایع دستی را پایین بیاوریم باید تجهزات اولیه را استاندارد در نظر بگیریم تا حساب نهایی مشتری به حداقل میزان خود برسد که این امر خود توجه مدیریتی را می طلبد.

موقعیت و هزینه پایین علاوه بر آن باعث می‌شود شرکت در مقابل مشتریان نیز محافظت شود. زیرا تنهاترین کاری که خریداران می‌توانند انجام دهند این است که شرکت را وادار کنند تا قیمت را تا سطح کــاراتــرین رقیب بعدی کاهش دهد.

هزینه پایین باعث ایجاد نوعی سپر دفاعی در مقابل تأمین کنندگان نیرومند نیز می‌شود و به تثبیت موقعیت شرکت کمک می‌کند. عواملی که منجر به ایجاد موقعیت کم هزینه می‌شود معمولاً از نظر مزیت های مقیاس و مزایای هزینه باعث به وجود آمدن موانع ورود می‌شوند.

دومین استراتژی این است که واحد تولیدی، صنایع دسیتی متمایز ارائه کند؛ این اقدام باعث ایجاد موقعیتی می‌شود که در کل صنعت منحصر به فرد است. راه های ایجاد تمایز متفاوت است. طرح یا تصویر علامت تجاری، فناوری، خصوصیات و ویژگی های ظاهری، خدمات به مشتری، شبکه توزیع و فروش و یا جنبه های دیگر را می توان از جمله این راهها برشمرد.

تمایز می‌تواند به واسطه وفاداری مشتری به علامت تجاری محصول و همچنین حساسیت کمتر وی نسبت به قیمت، سپری محافظ در برابر رقابت چالش برانگیز ایجاد کند. تمایز موجب افزایش حاشیه سود می‌شــود که خود نیاز به موقعیت کم هزینه را از بین می‌برد. وفاداری مشتری و نیاز رقابت کننده به غلبه بر بی­نظیر بودن رقیب باعث ایجاد مانع ورود می‌شود.

تمایز با میزان بالای حاشیه سود همراه است که می‌توان از آن برای کنارآمدن با توان تأمین کننده استفاده کرد. تمایز، قدرت خریدار را نیز کاهش می‌دهد؛ چرا که خریدار هیچ محصولی جایگزین در اختیار ندارد و در نتیجه کمتر به قیمت حساسیت نشان می دهد و نهایتاً اینکه شرکتی که برای جذب وفاداری مشتری مسیر خود را از بقیه متمایز کرده است، نسبت به رقبای خود از موقعیت بهتری در برابر محصولات جایگزین بهره مند است.

سومین مرحله از این استراتژی را می توان تمرکز بر گروه خاصی از خریداران دانست.

تولید صنعتی و سبک زندگی مدرن، صنایع دستی و هنرهای صناعی را با چالش­ های عمیق و بنیادی مواجه کرده است.» آنها می­نویسند« در سال­های اخیر صنایع دستی در سطح جهان و بویژه شرق دور رونق چشمگیری یافته است در حالی که صنایع ملی ایران زمین با وجود غنای بی­نظیر هر روز بیش از پیش در تنگنا قرار می­ گیرد.

صنایع دستی گنجینه­ فرهنگی یک ملت است که امروزه بدلیل توسعه­ صنایع مدرن مورد بی­ مهری قرار گرفته است.» وی معتقد است چهار عامل شناختی، تبلیغات و بازاریابی، عوامل کیفی و اقتصادی مهم­ترین عوامل تأثیر گذار بر تولید و فروش صنایع دستی است. نتابج تحقیق مزبور- که به شیوه­ پیمایشی انجام شده حاکی از این است که عوامل شناختی، کیفی، تبلیغات و بازاریابی به ترتیب بیشترین تأثیرگذاری را دارند.

بسیاری از صـاحب نظران ایران را یکی از سه قطب مهم صنایع دستی آسیا و جهان می دانند و از نظر تنوع شاید در صدر تمامی کشورها قرار داشته باشد ولی این صنعت طی یک دهه گذشته دومین منبع درآمد کشور بوده است که علی رغم دارا بودن شاخصه های متنوع فرهنگی، معنوی و مادی و جدای از همه آوازه های دیرینه اش موفقیت اصیل خود را آنگونه که شایسته و بایسته است در زندگی عموم مردم نیافته است.

از نظر آقای معروفی یکی از این صاحب نظران، عمده ترین تنگناها و محدودیت ­های صنایع دستی عبارتند از:  شناخت ناکافی و مناسب از بازارهای داخلی و جهانی و سلایق مشتریان(بازار هدف )، عدم توجه به سطح کیفی تولید، نداشتن خلاقیت و نوآوری در تولید محصولات، عدم تبلیغات و بازاریابی داخلی و خارجی.

مهم­ترین راهکارهای رونق و توسعه­ صنایع دستی استان اصفهان عبارتند از: معرفی و تبلیغ و ترویج صنایع دستی استان به منظور بازاریابی در داخل و خارج کشور با شیوه نوین تبلیغاتی، استفاده از فن آوری روز در تولیدات صنایع دستی با حفظ اصالت های هنری ملی، حمایت و تشویق بخش خصوصی در مسیر سرمایه گذاری در این بخش به خصوص ایجاد بازارچه های صنایع دستی، سیاستگذاری به منظور فروش و صادرات کالاهاو شرکت در نمایشگاه های داخلی و خارجی.

در خود شهر اصفهان کار پژوهشی مهمی در خصوص صنایع دستی انجام نشده است. صرفاً در معاونت پژوهشی دانشگاه هنر اصفهان طرح پژوهشی­ انجام شده که آن هم ارتباط تنگاتنگی با تحقیق پیش رو ندارد؛ نقش تعاملی اقتصاد و کارآفرینی هنر، صرفاً منحصر به افزایش درآمد سرانه و انباشت سرمایه در بخش هنر نیست، بلکه می تواند آغازگر تغییرات ساختاری عمده در فعالیتهای اقتصادی کشور باشد.

این تحول با رشد بازده اجتماعی و امکان مشارکت فعال در میان بازیگرانِ اجتماعیِ نقشهایِ اقتصادی توأم خواهد شد که ثمره­ آن گسترش ظرفیت رشد کشور و بالا رفتن میزان به گشت اجتماعی و استقرار نظم اجتماعی عادلانه و پویا خواهد بود».

انتهای پیام/