وضعیت نابسامان تولیدات فرهنگی ویژه کودکان
نفوذ فرهنگی این بار برای کودکان و نوجوانان/ وقتی «خاله مرجان» به بهانه قصه و شادی به کودکان رقص و موسیقی آموزش می دهد!+ فیلم
تولید آثار موسیقایی و نمایش های عروسکی را می توان از پر مخاطره ترین عرصه های ظهور و بروز آشفتگی فرهنگی در تولید و عرضه آثار فرهنگی ویژه کودکان و نوجوانان دانست.
به گزارش شاهین پرس، شاید زمانی اگر مردم می خواستند محصولات فرهنگی سالم و با محتوا برای کودکان و نوجوانان خود تهیه کنند سراغ این موسسه می رفتند؛ چون آن را از تولید کنندگان طراز فرهنگ می خواندند. اما امروز گویا نفوذ فرهنگی در تار و پود آن رسوخ کرده و باعث شده محصولاتی به اسم شادی و قصه برای کودکان تولید کند که با اصلی ترین مفاهیم دینی و ارزشی ما همخوانی ندارد!
کودک است دیگر! دنبال شادی و نشاط است. شاید خوب و بد و ارزش و ضد ارزش را از هم تشخیص ندهد. ولی آیا بزرگتر ها، طراحان، فیلمنامه نویسان و برنامه ریزان ما هم ارزش و ضد ارزش را از یکدیگر تشخیص نمی دهند؟؟ اگر بگویید نه شک می کنم!
اگر به سابقه تشکیل کانون پرورش فکری کودک و نوجوان برگردیم می بینیم این موسسه ناسودبر توسط فرح پهلوی و مدیریت لیلی امیر ارجمند تاسیس شد. از همان زمان نحله انحرافی در تولیداتش وجود داشت و هم اکنون هم با گسترده ترین سیستم های حمایتی دارای شبکه وسیع کتابخانه ای و عرضه محصولات فرهنگی برای کودکان و نوجوانان است. اگر نگاهی خریدارانه به تولیداتش داشته باشیم شاید تصور کنیم هنوز هم با همان تفکرات اساسنامه ای سابق اداره می شود.
تولید آثار موسیقایی و نمایش های عروسکی را می توان از پر مخاطره ترین عرصه های ظهور و بروز آشفتگی فرهنگی در تولید و عرضه آثار فرهنگی ویژه کودکان و نوجوانان دانست.
چند روز پیش که سری به بازار محصولات فرهنگی در یکی از خیابان های شهر شلوغ اصفهان زدم، ناخودآگاه یک نمایش عروسکی را دیدم و با اصرار فرزندم آن را خریداری کردم؛ به این امید که این محصول، تولید کانون پرورش فکری در نظام جمهوری اسلامی است و وزارت ارشاد دولت اسلامی برایش مجوز ساخت صادر کرده و می تواند ایجاد یک فرهنگ صحیح را متناسب با شرایط سنی فرزندم و ارزش های کشوری که در آن زندگی می کنم فراهم کند. آن را خریدم و به فرزندم هدیه کردم.
شب هنگام که برای دیدن این نمایش به خانه آمدیم در کمال ناباوری مشاهده کردیم از ابتدای این نمایش عروسکی رقص و آوازچند زن و مرد است و بیشتر به جای ارائه محتوای فرهنگی، جنبه آموزش رقصش بیشتر به چشم می آید.
وقتی کمی درباره تولید این اثر بیشتر تحقیق کردم متوجه شدم داستان این اثر بر اساس یک روایت در دهه پنجاه است ؛ هرچند از لحاظ محتوای گفتاری می توان آن را اثری مثبت ارزیابی کرد اما حرکات موزون و نابهنجار آن را با هیچ چارچوبی نمی توان توجیه کرد.
فردایش کمی بیشتر و کنجکاوانه تر مساله را پیگیر شدم و باز تعجبم بیشتر شد چرا که کانون پرورش فکری همین لوح را به عنوان هدیه ارائه می دهد.
لازم به ذکر است نگارنده این مطب بطور کامل در جریان بوده که این برنامه تولید اوایل دهه نود هست و اجرای زنده آن سال 92 انجام شده است ولی با توجه به توزیع گسترده این محصول به صورت لوح فشرده در سطح فروشگاه های عرضه محصولات فرهنگی، که به مراتب اثرگذاری اش بیشتر از سایر فضاهاست جای بسی تامل دارد.
سوالی که در ذهن هر فردی مطرح می شود این است که انجام حرکات موزون توسط چند زن و مرد و با پوشش نه چندان مناسب بناست کدام هدف فرهنگی را در فطرت پاک کودکان دنبال کند؟ چرا محصولاتی که به خاطر محتوای نامناسب اجازه پخش در صدا و سیما را پیدا نمی کنند به راحتی در فروشگاه های محصولات فرهنگی شهر دیده می شود و به فروش می رسد؟ نقش دستگاه های نظارت بر محتوای تولیدی در این میان چیست و اگر این دستگاه ها بر این تولیدات نظارت داشته اند بر اساس چه چارچوبی به این محصولات اجازه انتشار و فروش داده اند؟ نظام فرهنگی که یکی از دغدغه هایش نهادینه کردم فرهنگ عفاف و حجاب در سطح جامعه است با چه توجیهی به محصولاتی که کمترین سنخیتی با عفت و حجاب ندارند اجازه انتشار داده است؟ مگر نه اینکه وزارت ارشاد و سازمان های تابعه آن یکی از مهمترین ارکان ترویج فرهنگ عفاف و حجاب هستند و در اخبار و بیانیه های مناسبتی هم این امر به وضوح مشهود است؛ پس علت اعطای مجوز نشر به چنین محصولاتی از کجا آب می خورد؟ و ده ها سوال دیگر که البته اگر کسی باشد که به آن ها پاسخ دهد!
اگر چند ماهی عقب تر برویم و به سخنان رهبر معظم انقلاب برسیم بحث ایشان راجع به ولنگاری فرهنگی را در می یابیم و نیک در می یابیم که دست های پشت پرده ای برای کار کردن روی ذهن کودکان به عنوان نسل آینده انقلاب برنامه ها دارند و ما هنوز عقب تر در حال دعواهای پوچ سیاسی!
سرمان را به برخی مسائل کم فایده و حاشیه ای گرم کرده اند تا نبینیم چه بلایی سرمان می آید و این یعنی همان نفوذ فرهنگی!
کودکانی که دوران طلایی تربیت پذیریشان به آموزش رقص و ابتذال بگذرد دیگر همین را می کند ملکه ی ذهنش و در دوران دیگر که کمی سنش بالاتر رود و مشغله هایش زیاد تر، دیگر به همان ها استناد می کند.
به جای اینکه به فرزندمان قرآن، حدیث، شاهنامه و حافظ آموزش دهیم و حکایت های پر پند گلستان را سرمشق تربیتش کنیم او را با حرکات موزون بازیگرانی که حتی نامی از آنها تاکنون نشنیده ایم مانوس می کنیم.
جا دارد مسئولان فرهنگی اگر دغدغه فرهنگ و دین دارند در قبال این رخداد های ناگوار فرهنگی واکنش نشان دهند و اگر دغدغه مند نیستند تکلیف خود را با نظام و آرمان های آن تعیین کنند تا حداقل والدینی که برای خرید محصولات فرهنگی برای فرزندانشان به فروشگاه های شهر سری می زنند دقت نظر داشته باشند تا فرزند خود را به طوفان بلای ساز و آواز نسپارند!
انتهای پیام/ صاحب نیوز