شاهین پرس

«حبیب ا…» از وقتی جانباز شد هر روز درد کشید و شهید شد

کدخبر: 67504
۱۶ مرداد ۱۳۹۵ در ساعت ۹:۳۴ قبل از ظهر

به گزارش شاهین پرس؛ تا آخر ایستاده ایم؛ بعضی با دو پا، بعضی با یک پا، بعضی بدون پا، ولی همگی استوار. آری مهم استواری و ایستادگی است. حبیب ا… شریفیان از جمله قهرمانان و جانبازان سرزمین ماست که بیش از نیمی از عمر گرانبهای خود را روی یک پا ایستاد و پنج شش سال است به خیل شهدا پیوسته است. اخیراً کتابی پیرامون این شهید نگاشته شده است که بهتر دیدیم جهت آشنایی بیشتر، پای صحبت های نویسنده کتاب بنشینیم. در ادامه گفتگوی صاحب نیوز با نویسنده «حبیب خدا» را خواهید خواند.

صاحب نیوز: خودتان را معرفی کنید و از کارهایی که انجام داده اید برایمان بگویید

سمیه بختیاری ورنوسفادرانی متولد سال  ۱۳۶۲ و در حال حاضر دانشجوی سال آخر دکترای «تاریخ ایران دوره اسلامی» در دانشگاه اصفهان هستم.تاریخ شفاهی، یکی از روشهای پژوهش در تاریخ است که مبتنی بر مصاحبه فعال می‌باشد. نخستین تحقیقی که به این روش انجام دادم، پژوهشی در مورد نمدمالی محله گارسله بود.

پس از آن در بخشی از پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی نقش و جایگاه خوانین محمود صالح در ایل بختیاری» که مرتبط با تاریخ شفاهی بود، با راهنمایی و مشاوره دکتر فریدون اللهیاری به مصاحبه با چند تن از خوانین و بزرگان ایل بختیاری پرداختم.

برای نگارش مقاله «نقش امامزاده سید محمد(ع) در مهندسی فرهنگی شهرستان خمینی شهر» با مسؤولان فرهنگی امامزاده مصاحبه نمودم. این مقاله در جلد یک مجموعه چهار جلدی کنگره بین‌المللی امامزادگان از طرف سازمان اوقاف در شهریورماه ۹۲ چاپ شد.

مقاله «عملیات بیت‌المقدس و ایثار و شهادت؛ با مطالعه موردی ابوشریف» در نهمین نشست تخصصی و کارگاه آموزشی تاریخ شفاهی به عنوان یکی از مقالات برتر شناخته شد و به آن جایزه تعلق گرفت و از امتیاز ارائه در نشست و چاپ مقاله در مجموعه مقالات تاریخ شفاهی ایثار و شهادت برخوردار گشت.

صاحب نیوز:در حوزه نگارش کتاب چه کاری انجام داده اید؟

در نگارش مجموعه هفت جلدی تاریخ حرف، صنایع دستی و تجارت استان اصفهان همکاری داشتم.

 صاحب نیوز:با کنگره شهدای خمینی شهر چگونه آشنا شدید؟

سال ۱۳۹۲ شنیدم کارگاه تاریخ شفاهی با حضور دکتر مرتضی نورایی در خمینی شهر تشکیل می شود، بلافاصله ثبت نام کردم. پس از گذراندن دوره، با مهندس پورکاظم جهت همکاری با کنگره شهدا صحبت کردم. پس از ارائه رزومه، ایشان افتخار نگارش زندگینامه سردار شهید دکتر حبیب‌ا… شریفیان را به من دادند و دکتر نورایی به عنوان استاد ناظر این طرح از طرف کنگره تعیین شد.

صاحب نیوز:در این طرح از چند مصاحبه استفاده کردید؟

بیش از صد مصاحبه به طور کامل دیده شده است.

چون آرشیو شفاهی کنگره به طور کامل ثبت و کلید واژه‌های آن استخراج نشده بود، در مورد حبیب‌ا… شریفیان هیچ مصاحبه‌ای موجود نبود. اولین مصاحبه با پدر و مادر شهید بود که من به همراه حاج آقا حسن آقابابایی در ۱۶ شهریورماه ۹۲ انجام دادیم.

چندی بعد تغییراتی در آرشیو شفاهی کنگره اتفاق افتاد و آرشیو ساختار منظمی یافت. به طوری که با راهنمایی مسوول بخش آرشیو کنگره وحید کاظم نادی توانستم بیش از شصت مصاحبه از همرزمان شهید پیدا کنم که در طول مصاحبه‌شان از شهید و دو برادرش یاد کرده بودند.

صاحب نیوز:چقدر نگارش این کتاب طول کشید؟

من همزمان در طرح، تاریخ حرف، صنایع و تجارت استان اصفهان همکاری می‌کردم و با سختی‌ها و مشکلات مقطع دکتری هم کلنجار می‌رفتم.

می‌توان گفت که دو بار کتاب حبیب خدا را نوشتم. بار اول به سبک پژوهشی و مستند نوشتم. پس از آن با تورق کتابهای پرتیراژ و پرمخاطب در مورد شهدا تصمیم گرفتم که آنها را بازنویسی کنم. محتوای روایات را توصیف کردم. شاخ و برگ به آن ندادم. فقط سعی کردم فضایی را که راوی توصیف کرده بود، برای مخاطب نمایان سازم. به طوری که داستان‌وار با زندگی شهید همراه شود.

صاحب نیوز:درباره کتاب توضیحاتی بفرمایید.

کتاب حبیب خدا از چهار فصل تشکیل شده است. فصل اول «طلیعه زندگی و مبارزه» شامل دوران کودکی تا انقلاب، دوران انقلاب و اعزام به کردستان می‌شود.

در فصل دوم «دفاع مقدس» به حضور شهید در عملیات‌های مختلف تا جانبازی‌اش پرداخته‌ شده است.

در فصل سوم «دوران جانبازی» شرح سختی‌ها و مشقاتی که شهید در این دوره سی ساله متحمل شده است،بیان می شود.

و در فصل چهارم «کارنامه ایثار و شهادت» هم که از دو قسمت اصلی اخلاقی- عرفانی و اعتقادی و فرهنگی تشکیل شده است، بیشتر از نقل قو‌‌ل‌های مستقیم پردازش شده و دست‌نوشته‌های شهید و مصاحبه‌های تلویزیونی شهید استفاده شده است.

صاحب نیوز:چاپ کتاب در حال حاضر در چه مرحله ای است؟

فایل تدوین اولیه کتاب را بهمن ۱۳۹۴ تحویل کنگره دادم تا اصلاحات و بررسی‌ها انجام شود. در حال حاضر راویان اصلی، کتاب را مطالعه می‌کنند. کتاب، پس از اصلاحات داوران و شورای کنگره وارد مرحله چاپ خواهد شد.

صاحب نیوز:درباره خود «حبیب ا…» بگویید

حبیب ا… ۱۹ اسفند ۱۳۳۷ در محله خوزان به دنیا آمد. اولین فرزند خانواده بود. در دو سالگی خانواده‌اش به آبادان مهاجرت کردند و حدود چهارده سال آنجا زندگی کردند. در دهه ۵۰ او به همراه خانواده‌اش به خمینی‌شهر بازمی‌گردد و در کنکور سراسری در رشته پزشکی دانشگاه بین‌المللی شیراز قبول می‌شود. اواسط ترم دوم در بحبوحه‌ی انقلاب، دانشگاه را رها می‌کند و با رفقایش مانند عزیزا… پورکاظم، مهدی قاسمی، عباسعلی عموشاهی و محمدعلی مجیری به فعالیت های انقلابی می‌پردازد.پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، برای نبرد با دشمنان انقلاب به کردستان می‌رود و در خرداد ۶۰ پس از فتح تپه‌های مدن به منطقه جنوب می‌رود تا از خاک میهن و آرمان‌های انقلاب دفاع کند. او ۱۶ اردیبهشت ۱۳۶۱ بر اثر ترکش خمپاره پای چپ خود را از دست داد.

پس از جانبازی در رشته پزشکی ادامه تحصیل داد و در زمینه پوست، مو و زیبایی تخصص گرفت. شریفیان، نمونه‌ی بارز پزشکی صادق، نوع‌دوست و کارآمد بود که قابلیت و توانایی علمی پزشکی را به همراه هنر طبابت با هم داشت. او ابتدا در خیریه‌ی ولیعصر(عج) و خیریه‌ی حضرت رسول(ع) بیمارها را ویزیت می‌کرد. پس از آن که مطبش به خیابان شمس‌آبادی منتقل شد، بیمارانی که از طرف بهزیستی و کمیته امداد معرفی می‌شدند را نه تنها رایگان ویزیت می‌کرد، بلکه با داروخانه نیز تماس می‌گرفت و می‌گفت که هزینه‌ی داروها را به حساب خودش بنویسند.

صاحب نیوز: در بعد اجتماعی رفتار شهید چگونه بوده است؟

او انسانی به دور از تعلقات دنیا و هوای نفسانی بود. متظاهر و ریاکار نبود و تا آنجا که در توان داشت، خود و خانواده‌اش را از وسوسه‌های متاع دنیا دور نگاه می‌داشت. از کودکی به مطالعه کتاب علاقه بسیاری داشت و در جبهه‌ها نیز کتاب همراهش بود. حتی روزهای پایانی عمرش در بیمارستان کتاب می‌خواند. در طول ۲۵ سال حدود چهارده هزار جلد کتاب در زمینه‌های مختلف دینی، ادبی و علمی در کتابخانه شخصی‌اش جمع‌آوری کرد.خانواده شریفیان در دوران دفاع مقدس سه شهید تقدیم کرده اند؛ رسول فروردین ماه ۱۳۶۲ و مجید بهمن ماه ۱۳۶۵ شهید شدند. همچنین حبیب ا….

صاحب نیوز: از شهادت دکتر شریفیان بگویید

دکتر هر روز درد می‌کشید. ترکش های خمپاره به دیگر نقاط بدنش نیز اصابت کرده بود. دو سه سال آخر، کمتر به مطب می رفت. حدود یک هفته  پس از این که پای راستش را به دلیل عفونت شدید قطع کردند در ۲۲ بهمن ۱۳۸۹ به درجه رفیع شهادت نائل آمد. مادرش بارها گفت که حبیب ا… از وقتی که جانباز شد، هر روز درد کشید و شهید شد.

صاحب نیوز: کار شما چه سختی هایی داشت؟

راستی آزمایی روایات مربوط به دفاع مقدس و تناقض آنها به دلیل فراموشی و همچنین لزوم تصویرسازی گفته ها و تبدیل آن به ادبیات داستانی مستند مهمترین مسائل پیش روی ما بود. البته چون شهید اهل کتاب و قلم بوده، دست نوشته‌های بسیاری از او باقی مانده که می بایست آنها را یکی یکی بررسی می کردم. همچنین در نگارش کتاب، غیر از مصاحبه های زیاد و مستندات، حدود ۶۰ جلد کتاب نیز استفاده کردم.

خاطره ای از زمان نگارش کتاب دارید؟

دوستان صمیمی و نزدیک شهید مانند دکتر حسین میردامادی، مهندس عزیزا… پورکاظم، حاج حسن آقابابایی و عباسعلی عموشاهی از حافظه خوبی برخوردارند و هر یک به نوبه خود اطلاعات بی‌نظیری در مورد شهید به من دادند.

هر کدام از راویان با عشق و علاقه خاصی راجع به شهید صحبت می‌کردند. گاهی در بین صحبت‌هایشان می‌خندیدند، گاهی گریه می‌کردند، گاهی به فکر فرو می‌رفتند. آن‌ها حبیب‌ا… را بسیار دوست داشتند و دل‌تنگش بودند. به قول شهید، خوشا کسی که پس از مرگش بگویند انسان خوبی بود، حیف شد که رفت.

منبع:صاحب نیوز