سه دهه دشمنی / از حمله نظامی تا تحریم های ظالمانه

به گزارش پایگاه خبری“شاهین نا، تاریخ ملت مقتدر ایران اسلامی همواره در فصلی سیاه با دشمنی های خصمانه رژیم امریکا همراه بوده است. دشمنی ها و کینه ورزی هایی که از تولد فکر انقلاب در ذهن ها تا به امروز حتی یک لحظه متوقف نشده است و همواره در صدد ضربه زدن و از پای درآوردن این انقلاب هستند و به لطف الهی و عنایت حضرت ولیعصر و رهبری هوشمندانه امام خامنه ای(مدظله العالی) تا کنون متوقف نشده است و ملت ایران نشان داده است که موفق هم نخواهند شد پرچم این انقلاب در آینده ای نه چندان دور به دست حضرت حجت ابن الحسن (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خواهد رسید.

حمایت امریکای جنایت کار از رژیم پهلوی به هدف جلوگیری از بروز انقلاب و عملی شدن فکر انقلابی حضرت امام و در سیطره داشتن ایران و مردم ایران در پیش گرفته شده بود و مشاورین امنیتی رئیس جمهور امریکا و شخص وی به شاه دلگرمی می دادند و او را تشویق به قاطعیت می کردند. مقصود از این قاطعیت همان چیزی است که بعدها در گفته های ژنرال هایزر عملیاتی شد. به صورتی که با پیاده سازی مأموریتی از جانب رئیس جمهور امریکا رژیم شاه مستحکم بماند تا مناقع امریکا در ایران محفوظ بماند ولو این امر به کشتن دهها هزار نفر بینجامد. به طور قطع ناکام ماندن این عملیات و فرار هایزر از ایران دلیلی جز کوبندگی مردم انقلاب دوست ایران نداشت. در طول تاریخ هیچگاه دشمنان کوتاه نیامدند. این مردم و انقلاب بود که با هر دشمنی و هر تجهیزات و هر نیرویی مقابله  و آن را از گود بیرون می راند. امریکا همیشه در اوایل شکل گیری انقلاب تحرکاتی مانند تماس های تحریک آمیز سفارت امریکا با عناصر ضدانقلاب، کمک به کودتاچیان، کمک مستمر به عناصر تروریست و … را انجام می داد و شاه هم در این بین بیت المال را در بانک های بین المللی به نام خود ضبط می نمود. در کنار این مداخلات نیروهای مسلح ایران سعی در مستحکم تر کردن بدنه دفاعی خود داشتند.

دخالت نظامی امریکا در سال 1359 با حمله نظامی به طبس تکمیل تر شد که البته از همان نیمه راه جسدهای سیاه شده و جزغاله شده شان برگشت و جامانده  تجهیزات آنان توسط عوامل داخلی به آتش کشیده شد تا مبادا دست نیروهای انقلاب بیفتد. البته نباید به سادگی از اولین دخالت نظامی امریکا در ایران در تاریخ 28 مرداد 1332 گذشت که با پول و نقشه و عوامل و نیروهای نظامی خود کودتای ننگینی در تهران راه انداختند اما متاسفانه در آن روز چشم های خواب آلود و بی بصیرت و غفلت ها باعث شد نقشه های ننگین امریکا به ثمر بنشیند. اما تمام شد و انقلاب راه را به روی امریکا بست. استعمار باکی از جنایت ندارد و فقط اتحاد ملتی که می تواند این نقشه ها را خنثی کند. آن چیزی که دشمن را می ترساند اتحاد ملت ایران بود که برای امریکا بسی جای تعجب داشت و هنوز هم دارد. اما امریکا همیشه منش حیوانی و پست گونه خود را به نمایش گذاشته است و یکی از مصادیق این موضوع حمله ناو امریکایی به هواپیمای مسافربری ایران بود و با یک عذرخواهی و این که اشتباه شد خواستند ماله ای بر این ننگ خود بکشند که با پاسخ کوبنده و قاطع آیت الله خامنه ای مواجه شدند که فرمودند: “غلط کردید که اشتباه کردید … پس چرا به فرمانده ناو مدال دادید؟ … شما هیچ وقت در پیدا کردن هدف های شوم اشتباه نمی کنید … “. این ها همگی نام خصومت بر خود گرفت همانگونه در 8 سال جنگ تحمیلی هم کمک های بی شائبه ای به عراق می کردند. اما امریکا تا بدانجا حامی صدام بود که منافاتی با منافع خود نداشت و همین که صدام قصد حمله به کویت را گرفت چون که منافع امریکا هم در خطر بود قصد برچیدن صدام از عراق را گرفتند. چرا که به گفته خود صدام هدف بعدی اش عربستان سعودی بود. و می بینیم که امریکا نگذاشت این هدف به بار بنشیند و امروزه عربستان سعودی به نیرویی تحت امر امریکا در منطقه برای مقابله با بیداری اسلامی و نهضت انقلابی تبدیل شده است.

برای دیدن تصویر در اندازه واقعی روز آن کلیک کنید

امریکا همیشه به دنبال تقابل عملی بود. تقابل عملی امریکا در کلام رهبر معظم انقلاب یعنی اقدام برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی از راه های مختلف تقابل عملی از قطعنامه سنای امریکا شروع شد و کودتای نظامی خطرناک پایگاه شهید نوژه را راه انداختند. تقابل عملی بعدی هم با بستن حساب های ایران رقم خورد و با حمله نظامی به طبس، تحریم اقتصادی، قطع رابطه، قطع خرید نفت و … ادامه یافت. اما هیچ گاه از فکر مقابله با ایران و از بین بردن نهضت انقلابی بیرون نرفته و هر روز با بهانه ای قصد به بار نشاندن افکار شوم خود را داشتند و مسئله هسته ای هم یکی از این بهانه هاست. از طرفی هم کشورهای غربی و امریکا با ذخایر خالی نفتی روبرو هستند و این مشکل بزرگی برای آنان است و دلیلی برای دست درازی به خاورمیانه. از طرفی هم خلیج فارس و آب راه های مهم بین المللی این منطقه را به هارتلند تبدیل کرده است.

در جریان شکل گیری انقلاب، امریکا که ایران را کشوری از آن خود می دید، کم کم آن را از دست رفته می پنداشت و سعی در برگرداندن اوضاع به حالت قبلی کرد و می خواست ایران را به اقمار خود باز بگرداند. به دلیل حضور لیبرال ها در دولت موقت، امریکا قدری آسوده خاطرتر بود و کار تا جایی بود که دولت موقت حتی به ابزار شنود کار گذاشته شده در ایران که بر علیه اتحاد جماهیر شوروی به کار برده می شد خللی وارد نساخت. همچنین اسنادی وجود دارد که گویای این موضوع است که علی رغم مواضع تند انقلابیون ایرانی نسبت به ایالات متحده روابط حسنه با واشنگتن داشته اند. اما اشغال سفارت خانه امریکا در 13 آبان 1358 جریان بازی را عوض کرد و دیگر مصلحت اندیشی های مهندس بازرگان برای رابطه با امریکا کارساز نبود. پس از آن همان طور که اشاره شد امریکا در حمله ای در طبس شکست خورد و این شکست برای کارتر و دولت امریکا گران تمام شد و حتی روی انتخابات بعدی امریکا هم تاثیر خود را گذاشت و باعث شکست دموکرات ها شد اما دشمنی ها همچنان پابرجا بود.

برای دیدن تصویر در اندازه واقعی روز آن کلیک کنید

اوج نقطه دشمنی را شاید بتوان متوجه مسائل هسته ای از سال 2003 به بعد کرد و ایران از آن وقت وارد تنش جدید شد و بارها و بارها جمله ” همه گزینه ها روی میز است” تکرار شد. و تحریم ها هم روز به روز شدت می یافت. از تیرماه 1391 ایران با دور جدید از تحریم های امریکا و اروپا مواجه شد. اما تحریم ها در راستای منافع آنان بود چرا که ایران هیچگاه در بحث تلفن های همراه هوشمند با کاربری سرقت اطلاعات و جاسوسی،  سیتسم عامل و ویندوز با کاربری جاسوسی و دسترسی به اطلاعات و شناسایی، داروهای ضد بارداری با کاربری کاهش جمعیت مسلمانان و … تحریم نشد و نخواهد شد. تحلیل گران رسانه ای غربی صراحتاً اعلام کردند که امیدواریم در اثر فشار تحریم ها و مشکلات اقتصادی ایران، مردم به خیابان ها بریزند و نظام ایران را براندازند. امری که تاکنون اثری از آن مشاهده نشده. چرا که ایران اسلامی با رهبری هوشمندانه رهبر معظم انقلاب این فتنه ها را در نطفه خنثی کرده است. در اثر اوج گیری در مباحث هسته ای اروپا و امریکا کنار یکدیگر برای منافع مشترک قرار گرفتند و تحریم های وضع شده را مدیریت کردند. بنابراین می توان گفت اوج اقدامات خصمانه امریکا از طبس شروع شد و تا امروز بر سر مسائل هسته ای ادامه دارد.

دشمنی امریکا با ایران شاکله ای است که ارکان آن را تفاوت های ماهوی در سیاست ها و جهان بینی ها تشکیل می دهند و اختلافات هسته ای تنها نمودی از این شاکله های پر پیچ و تاب است.

اما ایران هسته ای با تقدیم شهدای دانشمند و متخصص هسته ای هیچ گاه دست از این علم بر نداشته و اگر چه این علم در ثریا بود اما مردانی از سرزمین پارس بدان دست یافتند و حرف دل را 175 دسته گل پریشان غواص با همان دست های سبز اسیر به بند زدند و گفتند دست ما بسته شده تا دست ولی بسته نماند… پروانه شریفی/