شاهین پرس

نگاهی به یک مهارت زنانه

کدخبر: 33728
۲ خرداد ۱۳۹۴ در ساعت ۱۲:۱۲ بعد از ظهر

به گزارش پایگاه خبری”شاهین نا” زن نمی دانست که چه بکند؟
خلق و خوی شوهرش او را به تنگ آورده بود ، همیشه می گفت و می خندید ، با بچه ها خوش و بش می کرد ، ولی مدتی بود با کوچکترین مسئله عصبانی می شد و داد و فریاد می کرد !!!
زن روزی به نزد عارفی رفت تا از او کمک بگيرد ، زن از عارف دستوری خواست تا شاید چاره ی کارش شود !

عارف نگاهی به زن کرد و گفت : چاره ی کار تو در یک تار مو از سبیل ببر کوهستان است .
ببر کوهستان !! آن حیوان بسیار وحشی است !! و هر وقت تار مویی از سبیل ببر وحشی را آوردی دستوری به تو می دهم تا شوهرت با تو مهربان شود …. زن با ناامیدی به خانه اش برگشت؛ غذایی با گوشت آماده کرد و روانه ی کوهستان شد ، خود را به نزدیکی غار رساند ، از شدت ترس بدنش می لرزید اما مقاومت کرد .. آن شب ببر بیرون نیامد!

چندین شب به همین منوال گذشت هر شب چند گام به غار نزدیکتر می شد ، بلاخره ببر وحشی غرش کنان از غار بیرون آمد و ایستاد و به اطراف نگاه کرد !

هر شب که می گذشت آن ببر و زن چند گام به هم نزدیکتر می شدند ….
چهار ماه طول کشید تا ببر به واسطه ی بوی غذا به زن نزدیک شد ، و آرام آرام شروع به خوردن کرد . مدتی گذشت…
طوری بود که ببر بر سر راه زن می ایستاد و منتظر می ماند، زن خود را به ببر نزدیک تر میکرد و سر او را نوازش می کرد و با ملایمت به او غذا می داد.
با وجود دشواری و سختی راه ، هر شب آن زن برای ببر غذا می برد و سر او را در دامن خود می گذاشت ، دست نوازش بر مویش می کشید …!

بلاخره یک شب زن با ملایمت تار مویی از سبیل ببر کند ، و شادمان نزد آن عارف رفت …. فکر می کنید آن عارف چه کرد؟

نگاهی به اطرافش کرد و آن تار مو را به داخل آتشی انداخت که در کنارش شعله ور بود ..
زن ، هاج و واج نگاهی کرد در حالی که چشمانش داشت از حدقه بیرون می زد ماند که چه بگوید. عارف با خونسردی رو به زن کرد و گفت:آیا ”مرد تو ” از آن ببر کوهستان بدتر است؟ تو نیرویی داری که از وجود آن بی خبری!

با صبر و حوصله ، عشق و محبت توانستی آن حیوان را رام کنی !!! مهار خشم شوهرت در دستان توست، پس محبت و عشق را به او ببخش و با حوصله و مدارا خشم و عصبانیت را از او دور ساز . آری توانایی انسان شگرف است.

منبع:مشرق