یادداشت روز؛
کودکان کار و حاشیه های پر حاشیه خیابان های شهر
کارکودکان درکوچه مولد آسیب های نهفته ای دراجتماع است، کودکانی که با احساس متفاوت دراین سنین که به نوعی دوران بسیار خوب وخوش کودکی شان با خستگی وناامیدی وخشم درهم آمیخته شده و دردل خیابان ها سپری می شود.
به گزارش پایگاه خبری“شاهین نا” به نقل از صاحب نیوز/ در هوای مه آلود و سرد؛ پسر بچه با گام های سریعی که برمی دارد مشغول فروختن آدامس و شکلات است،پسرک از کار مشکلش درخیابان ناراضی است،آب دهانش را قورت می دهد،نگاهم درنگاه او گره خورده است،درجواب سوالم که چرا این موقع روز دروسط خیابان است،میگوید: هیچی نمیدونم، فقط با خواهرم که چند سال از من بزرگتر است هرروز می آیم تا پول در بیاورم؟!
دیدن کودکان خیابانی که دروسط پیاده روها وخیابان ها درمیان خودروها به دنبال کسب درآمد اند صحنه بسیارناخوشایند و دردناکی است که در گذر به کوچه و خیابان صحنه همیشه دیدنی برای هر کدام از ما می باشد.
کودکان معصوم و مهربانی است که در سوز سرمای زمستان و آفتاب گرم تابستان در شلوغی و همهمه خیابانها مرتب با اصرارهایشان اشخاص را وادار به خرید می کنند.
چندین بار این کار را تکرار می کنند تا مشتری بخرد و تمنای کودکانه و نگاه معصومشان دل هر شهروندی را به درد می آورد و چنانچه پاسخ منفی می شنوند به سراغ نفر بعدی میروند و تمام ذهنشان درگیر همین مساله است، بی توجه به دیگر وقایع اطراف و دنیای شیرین کودکانه خودشان.
چه بسا برای بسیاری از ما دیدن این صحنه ها درد آور باشد، فقر و بدبختی کودک معصومی را که را در سوز زمستان باید در جایی گرم و سر کلاس درس باشد، یا در گرمای تابستان که باید درمکان مناسب و خنکی باشد، جلوی چشمان مان در وسط خیابان، پیاده رو و اتوبوس نظاره می کنیم و ناخودآگاه غم و تاسف در چهره هر ببینده ای خودنمایی می کند.
واقعیت نهفته اینکه دوران کودکی دوران شخصیت سازی و سرنوشت سازی هر فرد است، این کودکان هیچ تفاوتی از نظر استعداد و توانایی با کودکان دیگر ندارند و می توانند در صورت توجه به آنها، به جای تبدیل شدن به یک بزهکارحرفه ای، فردی مفید برای اجتماع و خانواده باشند.
کار کودک نه تنها یک تجاوز قابل بحث به حقوق پایه ای کودک محسوب می شود بلکه به طور بالقوه برای رشد تربیتی، فیزیولوژیکی و روحی روانی کودک آسیب زننده است.
بر طبق بررسی هایی که توسط سازمان جهانی کار بر روی ۲۶ کشور انجام شده است میزان آسیب های ناشی از کار در کودکان و نوجوانان بسیار بالاست.
میزان آسیب در کودکان کار تقریبا دو برابر بیشتر از بالغین کارگر است و در میان کارگران جوان آسیب دیده بیشترین آسیبهای ناشی از کار در سنین ۱۶ تا ۱۷ و نوجوانان پسر دیده می شود و تقریبا “۱” کودک از هر “۴”کودکی که فعالیت اقتصادی دارند از آسیب ها یا ناخوشی های ناشی از کار رنج می برد.
نکته ای که ذهن را به تامل وامیدار اینکه بیشتر ای بچه ها ، نوجوانان و کودکانی هستند که برخلاف آمال دوران نوجوانی و کودکی و تحصیل خود، این شغل را برگزیده و ناخواسته به کسب و کار در حاشیه خیابانها کشیده شده اند.
افزایش کار کودکان خیابانی موجب ایجاد ناهنجاری در جامعه شده و زمینه بزهکاری این کودکان را هم فراهم می آورد، برای هرکدام ازما درتعاملات روزمره مان دیدن صحنه دلخراش کودکان کارخیابانی که دروسط پیاده روها وخیابان ها درمیان خودروها به دنبال کسب درآمد هستند، شاید صحنه بسیارناخوشایند و دردناکی باشد.
کارکودکان درکوچه ناخواسته مولد آسیب های نهفته ای دراجتماع است، محرومیت از تحصیل، بهداشت و سلامت، آزار روانی و جسمی از دردهای ناگفته کودکان کار دردل خیابان ها است.
کودکانی که با احساس متفاوت دراین سنین که به نوعی دوران بسیار خوب وخوش کودکی شان با خستگی وناامیدی وخشم درهم آمیخته شده و دردل خیابان ها سپری می شود، کودکانی که بیشتراوقاتشان صرف کارشده وازآموزش بی بهره اند وچه بسا سلامت جسمی و روحی شان هم درمعرض آسیب وتهدید قراردارد.
هر چه بیشتر موضوع را تحلیل می کنیم آنچه در ذهن حلاجی می شود اینکه اینها کودکانی اند که آوای خوش و شاد و لذت کودکی شان در تنگناها ومشقت های روزمره زندگی درغبار زمان و دل کوچه و خیابان فنا می شود، کودکانی که بدون دغدغه باید در دنیای کودکانه خود باشند.
کودکانی که دراین دوران حساس رشدش که باید اکثر وقتشان درکلاس آموزشی یا تفریحی و ورزشی طی شود، در سوز سرمای زمستانی و درزیربرق آفتاب داغ تابستانی با نگاه های ملتمسانه اش درخیابان و درلابه لای خودروها حجیم خیابان ها به سختی می گذرد؟!