نظر علامه طباطبایی درباره نحوست ایام
ما نمى توانيم ثابت كنيم كه فلان روز يا فلان زمان، سعد است يا نحس. اجزاى زمان، همانند يكديگر و يكسان است و ما نمى توانيم به همه علل و اسبابى كه در رخ دادن حوادث و پديد آمدن كارها مؤثر و كارگرند، احاطه پيدا كنيم.
به گزارش پایگاه خبری“شاهین نا“ بحث سعد و نحس بودن ایام یکی از موضوعاتی است که بین مردم رایج است؛ علامه طباطبايى زير عنوان «گفتارى درباره سعد و نحس ايّام و شومى و فال خوب در چند فصل» مى نويسد: سعد و نحس بودن روزها : نحس بودن يك روز يا زمان خاصّ، به اين معنا است كه حوادثى كه در آن مدّت رخ مى دهد جز شرّ و بدى در پى ندارد و اگر كسى در آن روز يا مدّت، مطلقِ كار يا كارِ خاصى انجام دهد، برايش يُمن و بركت ندارد. و سعد بودن ايّام بر خلاف اين است.
ما نمى توانيم ثابت كنيم كه فلان روز يا فلان زمان، سعد است يا نحس. اجزاى زمان، همانند يكديگر و يكسان است و ما نمى توانيم به همه علل و اسبابى كه در رخ دادن حوادث و پديد آمدن كارها مؤثر و كارگرند، احاطه پيدا كنيم. مگر اين كه چرخش آن روز يا آن بخش از زمان، علل و عواملى را كه مقتضى خجستگى يا شومى آن است، براى ما آشكار كند.
لذا تجربه اى كه براى اين مقصود كافى باشد فراهم نمى آيد؛ زيرا اين تجربه منوط به اين است كه موضوع از اثر آن جدا و برهنه شود، تا معلوم شود كه آن اثرْ اثر آن موضوع است. اين هم براى ما معلوم نيست. به همين دليل راهى براى برهان آوردن بر نفى خجستگى و نا خجستگى نيز وجود ندارد؛ همان گونه كه براى اثبات آن نيز راهى نيست گر چه وجود و واقعيت داشتن آن بعيد است. ولى بعيد بودن، غير از محال بودن است. آنچه گفتيم از ديدگاه عقلى و نظرى بود. اما از ديدگاه شرعى، در قرآن از شومى و خجستگى ايّام ياد شده است.
خداوند متعال مى فرمايد: «ما در يك روز شوم به طور مداوم بر سر آنان تند بادى توفنده فرستاديم». و مى فرمايد : «ما در روزهايى شوم تند بادى توفنده بر سر آنان فرستاديم». اما از سياق داستان و دلالت اين دو آيه چيزى بيش از اين معلوم نمى شود كه شومى و ناخجستگى اختصاص به همان هفت شب و هشت روزى داشته كه به طور متوالى عذاب تندباد بر آنها مى وزيده است، بى آن كه با گردش هفته ها يا ماهها و سالها اين چند روز هم تكرار شوند و اين روشن است و گرنه همه زمان شوم و نحس بود. نيز مى فرمايد: «سوگند به كتاب روشنگر. كه ما آن را در شبى فرخنده نازل كرديم». مراد از اين شب، شب قدر است كه خداوند متعال در وصف آن مى فرمايد : «شب قدر بهتر از هزار ماه است».
پيدا است كه فرخنده و سعد بودن اين شب، به سبب تقارن آن با فيض هاى باطنى الهى و حوادث معنوى است، مانند رقم خوردن قطعى قضاى الهى و فرود آمدن فرشتگان و روح و صلح و سلام بودن آن شب.
و اما در سنّت، روايات زيادى پيرامون سعد و نحس بودن روزهاى هفته و ايّامِ ماه هاى عربى و ايّامِ ماه هاى ايرانى و ايّام ماه هاى رومى وجود دارد. در جلد 95 كتاب بحار الأنوار شمار فراوانى از اين احاديث آمده است، اكثرا احاديثى ضعيف و از نوع مُرسل و مرفوعند. گر چه در ميان آنها احاديثى هم يافت مى شوند كه به لحاظ سند، خالى از اعتبار نيستند.
رواياتى كه روزهاى شوم را نام مى برند، مانند چهارشنبه هر هفته و چهارشنبه آخر ماه و هفت روز از ماه عربى و دو روز از هر ماه رومى و امثال اينها، در بسيارى از آنها بويژه در رواياتى كه به نحوست روزهاى هفته و ايّام ماه هاى عربى مى پردازد علّت اين نحوست وقوع حوادث تلخ و نامطلوب از نظر مذاق دينى ذكر شده است، مانند رحلت پيامبر (ص) و شهادت امام حسين (ع) و انداختن ابراهيم (ع) در آتش و فرود آمدن عذاب بر فلان امت و خلق شدن آتش و جز اينها.
پيداست كه نحس و شوم شمردن اين ايّام و اجتناب از نزديك شدن به كارهاى دلخواه انسان و چشم پوشيدن از لذّت هاى خويش، موجب تحكيم تقوا و تقويت روحيه دينى است و بر عكس، بى اعتنايى و بى توجهى به اين روزها و هميشه و همواره در پى برآوردن خواهش ها و هواهاى نفْس رفتن، مايه روى گردانى از حق و بى احترامى به دين و بى حرمتى به اولياى دين است.
بنا بر اين، نحوست و شومى اين روزها به جهات و دلايلى، به بدبختى معنوى بر مى گردد كه از علل و عواملى اعتبارى نشأت مى گيرد كه به نوعى به اين ايّام مربوط مى شود و به نحوى باعث شقاوت دينى كسى مى شود كه به آنها بى اعتنايى مى كند./قدس