۱۹:۲۸ - دوشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۳
همخوانی شعر در جمع های مختلط، سوت و کف و هورا به افتخار متوفی!
چندسالی است که رفتارهای عجیب و غریب در مراسم خاکسپاری رفتگان صورت میگیرد که مصداق ضعف فرهنگی بوده و نفعی هم به حال مردگان و بازماندگانشان ندارد.
به گزارش پایگاه خبری“شاهین نا“ رفتار با جسد مردگان از گذشتهی دور در فرهنگ ملتهای گوناگون دنیا با آیینهای خاصی صورت میگرفته است. در برخی از فرهنگها(مثل فرهنگ آسیای شرقی) جسد سوزانده میشده است. در برخی از فرهنگها مومیایی کردن جسد میت رایج بوده است. همچنین به خاک سپردن، خشک کردن و غذای لاشخور کردن جسد میت و… نیز آیینهای دیگری است که در فرهنگ ملل گوناگون رایج بوده است.
همچنین پس از تدفین جسد یا سوزاندن آن و…، مراسم عزاداری انجام میشده که برگزاری این مراسم در هر ملت با آیین متفاوتی صورت میگرفته است.
اما به نظر میرسد که بین آیینهای گوناگون، در فرهنـگ اسـلام احترام ویژه ای به جسد میت گذاشته شده است. هم اکنون در جامعه ی مسلمان ایران نیز سعی میشود تا آداب تدفین و عزاداری برای میت، طبق دستور اسلام صورت پذیرد. اما چندسالی است که ردپای ورود فرهنگهای بیگانه و همچنین فرهنگهای غلط در آیین عزاداری برای مردگان در ایران به چشم میخورد.
بسیار عجیب است که دیده میشود مرده ای طبق دستور اسلام کفن و دفن میشود؛ اما همانند مسیحیان برای وی عزاداری میشود! برای متوفی موسیقی ملایم نواخته میشود و به احترام وی یک دقیقه سکوت میکنند و…! معلوم نیست که سکوت کردن یا پخش یک موزیک ملایم و روشن کردن شمع و… چه نفعی به حال فرد متوفی دارد! یا دوستان وی برایش بنرهایی هنری یا متن هایی مانند “دوستان حلالم کنید” و … در منطقه نصب می کنند! آیا تبعات غربزدگی و تهاجم فرهنگی باید شامل حال مردگان ما نیز بشود؟!
این موارد در کنار اسراف و تبذیری است که به مرور در فرهنگ عزاداری ما جا باز کرده است و امروزه به عنوان یک رسم از آن یاد میشود. چراغانی کردن، چاپ بنرهای بزرگ با جملات گوناگون، نوشتن چندین و چند پلاکارد تسلیت، خرید دست گلهای عظیم، سفارش سنگ قبرهای عظیم و عجیب و غریب و… بخشی از کارهای بی موردی است که امروزه از آن با عنوان «رسم عزاداری» یاد میشود. جالب است که حتی در برخی از شهرستانها، سوای از نصب بیلبوردهای بزرگ از پرتره ی متوفی در سطح شهر و روستا –که ظاهر شهر را نازیبا میکند-، در مراسم عزاداری وی عده ای با اسلحههای برنو گلوله شلیک میکنند! که باعث ترس و وحشت عزاداران زن و کودک میشود!
در صورتی که انجام این کارها نه تنها در اسلام سفارش نشده است و نفعی هم به حال متوفی و بازماندگانش ندارد؛ بلکه دقیقاً برعکس فرهنگ اسلام است و به سنتهای دست و پاگیر و بیهوده تبدیل شده است.
با نگاهی به احادیث و روایات موجود از نبی مکرم اسلام (ص) و ائمه ی اطهار (ع) و سبک رفتار ایشان در عزاداری، با مواردی مواجه میشویم که امروزه شاید کمتر بدان توجه میشود. مثلاً در مورد دلداریِ بازماندگان، امام صادق (ع) میفرمایند: «سزاوار است همسایگان مصیبت دیده، به جای او سه روز اطعام کنند.»[1] همچنین ایشان میفرمایند: «پس از شهادت جعفربن ابی طالب، رسول خدا (ص) به فاطمه ی زهرا (س) فرمان داد تا همراه زنان نزد همسرش اسماء بنت عمیس بروند و نزد وی بمانند و سه روز برای او غذا بپزند.»[2]
اما امروزه وقتی فردی از دنیا میرود؛ نه تنها خویشان و بستگان، خانوادهی متوفی را اطعام نمیکنند؛ بلکه خانوادهی متوفی مجبور هستند سه روز به دیگران غذا بدهند! خانوادهی داغدار هم باید داغ عزیز از دست رفتهشان را تحمل کنند و هم چندروز برای دیگران غذا تهیه کنند!
این تنها یک نمونه از فرهنگ صحیحی است که از میان رسوم ما برداشته شده و جای آن را یک فرهنگ غلط گرفته است.
همچنین در مورد دفن میت سفارش شده است که پس از دفن میت و رفتن عزاداران، خانوادهی متوفی دوباره بر سر مزار بازگردند تا متوفی احساس تنهایی نکند و بتواند با قبر خود انس بگیرد. همچنین گفته شده است که در مراسم تدفین و خاکسپاری، پشت سر میت حرفی زده نشود که موجب ناراحتی وی شود.
خواندن قرآن و تقدیم ثواب آن به روح مرده نیز جزو آدابی است که روح متوفی را شاد میکند. همچنین امیرالمؤمنین علی (ع) میفرمایند: «مردگانتان را زیارت کنید زیرا آنان به زیارت شما شادمان میشوند و نزد قبر پدر و مادر با دعایی که برای آن دو میکنید، حاجت خود را نیز بخواهید.»[3]
همخوانی شعر در جمع های مختلط و سوت و کف و هورا به افتخار متوفی!
این روزها موضوع دیگری نیز در بین عموم مردم شهرهای بزرگی همچون تهران، اصفهان و … در مواجهه با فوت بازیگران و هنرمندان بنام در حال رواج می باشد و آن هم شعرخوانی یا همخوانی آهنگ هایی به افتخار فرد متوفی می باشد، مواردی که دست و سوت زدن نیز به آن اضافه می شود و فضا را از آنچه که باید برای خانواده مصیبت دیده و فرد فوت شده فراهم باشد، به کلی دور می نماید.
در مواردی متجددانه تر به افتخار وی آهنگ خوانده شده یا مورد علاقه متوفی را با ابزاری همچون گیتار و سنتور به صدا در آورده و حاضران به فیلم برداری و آهنگ خوانی با آن می پردازند که باید توجه داشت که چنین رفتاری از سمت هواداران شرکت کننده در مراسم تشییع، خاک سپاری و ختم، چه سود و منفعت و التیامی برای خانواده ی او و از آن مهم تر چه خیراتی برای هنرمندی که دستش از دنیا کوتاه است خواهد داشت.
منحیثالمجموع باید فعالیتی صورت گیرد که نفعی به حال اموات و بازماندگانشان داشته باشد. نباید اجازه داد تا فرهنگهای غلط و بیمورد در میان مردم جا باز کند. رفتارهایی هایی که خودمان هم دلیل انجام آن را نمیدانیم و صرفاً به حسب تقلید از دیگران آن را انجام میدهیم.
آداب دیگری نیز در مورد خاکسپاری و عزاداری و تکریم اموات در اسلام وجود دارد که خواننده میتواند با مراجعه به فصل ششم کتاب مفاتیح الحیاه از آن اطلاع پیدا کند.
اما گفته شده است که «الناس علی دین ملوکهم». بدین معنا که اگر فرهنگ غلطی در میان مردم رایج است، از میان برداشتن آن فرهنگ غلط میتواند توسط مسئولین و بزرگان ملت صورت گیرد. رفتار مسئولین و بزرگان کشور ازآنجا که در معرض دید بسیاری از افراد جامعه قرار میگیرد، لذا الگوساز است.
متأسفانه دیده میشود که وقتی یکی از مسئولین عزیزی را از دست میدهد، سیلی از بنرها و پلاکاردها و دسته گلهای گران قیمت تهیه میشود و به ایشان تقدیم میشود. هزینههای گزافی-که متأسفانه در برخی موارد از جیب بیتالمال مسلمین صورت میگیرد-که هیچ نفعی به حال آن مقام مسئول و عزیز از دست رفتهاش ندارد.
آیا بهتر نیست که این هزینههای گزاف، خرج اطعام فقرا و مساکین و کمک به مستمندان شود تا کمکحال آن فردی باشد که دستش از دنیا کوتاه شده است؟!
بنابراین لازم است که مسئولین و مقامات کشوری، نسبت به این مقولات فرهنگی اهمیت بیشتری نسبت به سایر مردم بدهند تا روزبه روز شاهد رشد و شکوفایی فرهنگ ایران اسلامی باشیم. فرهنگی که هم دنیا و آخرت مردم را آباد کند و هم گذشتگان و آیندگان ملت را متنعم سازد.
منبع: فرهنگ نيوز
دیدگاهتان را بنویسید